زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر برادر در کوفه
شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
ای کوفه از نوای خوشت نینوا حسین ای درد عـالمی به نگـاهت دوا حسین
تا دست پیش آرم و گیرم سرت به بر با پـای نـیـزه دار جـلـوتر بـیـا حـسین
خواهم که خون کنم ز رخت پاک حیف، حیف دستـم نمی رسد به سر نـیـزه ها حسین
تو رأس نیزه، من به قـنوت نـماز شب از سوز دل به جان تو کردم دعا حسین
ای کـاش می بـرُید سر خـواهـر تو را تیغی که کرد رأس تو از تن جدا حسین
این غم مرا کُشد که به گـودال قـتلگاه قاتل بـریـد رأس تو را از قـفـا حـسین
جای تو روی دوش نبی بود از چه رو در زیر تیغ شمر زدی دست و پا حسین
دردا که شد سیـه عـوض جـامـۀ سیـاه از تـازیـانه پیکر صاحب عـزا حسین
آن خنجری که حنجر پاک تو را برید خون گریه کرد و ناله زد و گفت یا حسین
هر کس به وقت مرگ کلامی است بر لبش میـثم تو را زند دم مردن صدا حـسین
|